پس غیرت چی میشه؟!
با اینکه این آرش بود که عاشق بچه بود، ولی وقتی فهمید ناتوانی از خودشه افسرده شد. همیشه فکر می کرد اینقدر کامل هست که نگار کم کسری، روحی، روانی و جسمی نخواهد داشت. از یه سال پیش که افتادن دنبال درمان نازایی، کم کم حس کرد کامل بودن و مرد بودنش داره میره زیر سوال. اما به خاطر عشق به نگار به روش نمی آورد. تا رسیدن به مرحله آخر. که دکتر تنها راه باروری رو اسپرم اهدایی تشخیص داد و سعید فرو ریخت. برای فرافکنی بحث غیرت و پیش کشید.
داد زد: فکر نمی کردم عشقمون به اینجا بکشه. پس غیرت چی میشه؟! داد و بیداد را انداخت و به اندازه یک سال سکوت بهانه آورد و فریاد زد. هر چه دکترش و نگار تلاش کردن با تشریح درست این روش باروری و بیان نظرات مراجع آرامش کنن بی فایده بود. مدتی غیبش زد.
امروز صبح طبق معمول روزانگیش به قصد رفتن به سر کار از مسافرخانه ای که مدتی بود در آن پناه گرفته بود، بیرون زد. اما روی پل عابر پیاده که رسید مطمئن شد دیگه به خانه بر نمی گرده.
جمله ای رو مدام تو ذهنش تکرار می کرد: من برای نگار کامل نیستم

داستان کوتاه عاشق فراری

داستان کوتاه روح خبیث و سرکش من

داستان کوتاه گروگان گیری

داستان کوتاه پس غیرت چی میشه؟!

داستان کوتاه اولین خواستگار

داستان کوتاه یک دزدی عاشقانه

داستان کوتاه شیرین و فرهاد

نگار ,غیرت ,زد ,کامل ,نمی ,کم ,پس غیرت ,چی میشه؟ ,غیرت چی ,داد و ,می کرد

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

laila1 فروشگاه آنلاین فایل دانلود کده هنر چیدمان و دکوراسیون منزل تک اموزش باران زده frectaltkuhsar مدفیل | مشاوره و برنامه ریزی کنکور تاریکی مطلق مقالات سئو